ساده اما قشنگ

ساخت وبلاگ
روزی که دل بستم به خود گفتم: با رنج دل کندن چه خواهی کرد؟این زن دلش پابند ماندن نیست، با رفتن این زن چه خواهی کرد؟او دیگر آن شیدای سابق نیست، آنگونه که می گفت عاشق نیستتو فرض کن آمد در آغوشت، با یک بغل آهن چه خواهی کرد؟تسلیم شو ای  جنگجوی پیر! سهم تو پیروزی نخواهد بودبا این خشاب خالی و این زخم، در لشکر دشمن چه خواهی کرد؟گیرم سلامی هم رسید از او، یا نامه ای هم آمد و خواندیوقتی که یوسف بر نخواهد گشت ساده اما قشنگ...
ما را در سایت ساده اما قشنگ دنبال می کنید

برچسب : خواهی,کرد؟, نویسنده : sadeamaghashango بازدید : 151 تاريخ : جمعه 3 شهريور 1396 ساعت: 19:01

گفتی دوستت دارم
و من به خیابان رفتم!
فضای اتاق برای پرواز کافی نبود.

گروس عبدالملکیان

ساده اما قشنگ...
ما را در سایت ساده اما قشنگ دنبال می کنید

برچسب : پرواز, نویسنده : sadeamaghashango بازدید : 149 تاريخ : جمعه 3 شهريور 1396 ساعت: 19:01

یک لحظه زندگی تو از دست می رودوقتی کسی که هستیِ تو هست، می رودشاید که اندکی بنشیند کنار تواما کسی که بار سفر بست، می روداز کمترین تکان تنش رنج می کشیوقتی که پیش از این به تو گفته ست می رودآن کس که دل بریده، تو پا هم بِبُرّی اشچون طفلی از کنار تو با دست می رود!"رفتن" همیشه راهِ رسیدن نبوده استگاهی مسیر جاده به بن بست می رود...علی حیات بخشبرچسب‌ها: اشعار, غزل, علی حیات بخش+ نوشته شده در  چهارشنبه یا ساده اما قشنگ...
ما را در سایت ساده اما قشنگ دنبال می کنید

برچسب : گاهی, نویسنده : sadeamaghashango بازدید : 108 تاريخ : جمعه 3 شهريور 1396 ساعت: 19:01

حرف که می زنی انگارسوسنی در صدایت راه می رودحرف بزنمی خواهم صدایت را بشنوم تو باغبان صدایت بودیو خنده ات دسته ی کبوتران سفیدیکه به یکباره پرواز می کنندتو را دوست دارم چون صدای اذان در سپیده دمچون راهی که به خواب منتهی می شودتو را دوست دارم چون آخرین بسته سیگاری در تبعیدتو نیستیو هنوز مورچه ها شیار گندم را دوست دارندو چراغ هواپیما در شب دیده می شودعزیزم!هیچ قطاری وقتی گنجشکی را زیر می گیرداز ریل خا ساده اما قشنگ...
ما را در سایت ساده اما قشنگ دنبال می کنید

برچسب : دوست,دارم, نویسنده : sadeamaghashango بازدید : 145 تاريخ : جمعه 3 شهريور 1396 ساعت: 19:01

گرچه تنت را هنوز لمس نکرده تنمبوی تو را می دهد هر نخ پیراهنمدر رگ من جای خون می دود اکنون جنونچون که معطر به توست، هرچه نفس می زنمهم، همه ام سوختند، هم همه را سوختمخرمن در آتشم، آتش در خرمنمدر خودم آتش زدم غافل از اینکه کنونمن توام و اوفتاد خون تو بر گردنمفاصله ی عشق و مرگ، طی شده با پای منگر نپذیری تو نیست طاقت برگشتنمپشت در دوستی "کیستی؟" از من مپرسپیش تو من کیستم؟ تا که بگویم "منم"غلامرضا طریقی ساده اما قشنگ...
ما را در سایت ساده اما قشنگ دنبال می کنید

برچسب : کیستم؟, نویسنده : sadeamaghashango بازدید : 123 تاريخ : جمعه 3 شهريور 1396 ساعت: 19:01

نمی توان به لبخندی قانع بود
نمی شود موهایت را دید
و به باد حسودی نکرد
گونه هایت را دید
و به گناه نیاندیشید
و نمی شود به تو رسید
که پاهایت نوجوانند
و دیوارهایت بلند...

الیاس علوی
برچسب‌ها: اشعار, شعر سپید, شعر جهان, الياس علوی

+ نوشته شده در  دوشنبه شانزدهم مرداد ۱۳۹۶ساعت 12:45  توسط احسان نصری  | 
ساده اما قشنگ...
ما را در سایت ساده اما قشنگ دنبال می کنید

برچسب : رسید, نویسنده : sadeamaghashango بازدید : 130 تاريخ : جمعه 3 شهريور 1396 ساعت: 19:01

... ولی نشد برسد دست من به دامن تونشد که بو کنمت ای بهار در تن تو!گرفت دست مرا هرکه، بر زمینم زدبگیر دست مرا، دست من به دامن توبه شاه بیت غزل های خواجه می مانستغزل ترانه ی چشمان مردافکن توشکوه شرقی خورشید های ناپیدانشد که نور بتابد به من ز روزن توتو باغ روشن آوازهای پیوندینشد که خوشه بچینم شبی ز خرمن توغریبه چشم تو را جار می زند امامنم که گم شده ام در نگاه روشن توغریب و گنگ به بن بست مرگ افتادمبیا ساده اما قشنگ...
ما را در سایت ساده اما قشنگ دنبال می کنید

برچسب : برسد,دامن, نویسنده : sadeamaghashango بازدید : 125 تاريخ : جمعه 3 شهريور 1396 ساعت: 19:01

نهایتاً دل به جایی می رسد که دو راه بیشتر ندارد:
یا باید خون شود،
یا سنگ...

عباس صفاری

ساده اما قشنگ...
ما را در سایت ساده اما قشنگ دنبال می کنید

برچسب : جایی, نویسنده : sadeamaghashango بازدید : 145 تاريخ : جمعه 3 شهريور 1396 ساعت: 19:01

غمش رهایی و خوشحالی اش گرفتاریهزار خوش دلی آکنده با خود آزاریدرست می شنوی؛ عاشقانه می گویمبدان که شعر دروغ است و عشق، بیماریسراغی از تو نگیرم بگو چه کار کنم؟که جان به لب شدم از قهر و آشتی، آریبه دوست داشتنت افتخار خواهم کردولی کلافه ام از این جنون ادواریاگر دوباره سراغی گرفتم از تو، نباشمرا رها کن و خود را بزن به بیزاریدو روز بی خبرم از تو و نمی میرمچنین نبود گمانم به خویشتن داریدلم به زندگی سخت و ساده اما قشنگ...
ما را در سایت ساده اما قشنگ دنبال می کنید

برچسب : سراغی,نگیرم,کنم؟, نویسنده : sadeamaghashango بازدید : 155 تاريخ : جمعه 3 شهريور 1396 ساعت: 19:01

مانده امچگونه تو را فراموش کنم اگر تو را فراموش کنمبایدسال هایی را نیز که با تو بوده امفراموش کنمدریا را فراموش کنمو کافه های غروب راباران رااسب ها و جاده ها رابایددنیا رازندگی راو خودم را نیز فراموش کنم توبا همه چیز درآمیخته ای... رسول یونان برچسب‌ها: اشعار, شعر سپید, رسول یونان+ نوشته شده در  پنجشنبه دوم شهریور ۱۳۹۶ساعت 20:6  توسط احسان نصری  |  ساده اما قشنگ...
ما را در سایت ساده اما قشنگ دنبال می کنید

برچسب : درآمیخته, نویسنده : sadeamaghashango بازدید : 147 تاريخ : جمعه 3 شهريور 1396 ساعت: 19:01